![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
|
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
||
![]() |
|
![]() |
||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
||
![]() |
![]() |
![]() |
عدالت جويي و عدالتخواهي و تلاش براي برقراري عدالت و رفع همه مظاهر ظلم و بي عدالتي، از جمله اركان حكومت امام زمان(ع) است. مبارزه همه جانبه و مستمر با منكرات و عوامل اجرايي و شيوع آن، از جمله برنامهها و سياستهاي اصولي در حكومت جهاني مهدوي است.
جهانبيني سكولار و ... است. اضافه براين، در تعيين محتواي جهاني شدن، واگرايي جدي و اصولي وجود دارد.

ويژگي هاي جنگ نرم جنگ نرم به دليل پيچيدگي و اتكا به قدرت نرم از ويژگي هاي بسيار زياد و متنوع برخوردار است كه مهمترين آنها عبارتند از:
1- جنگ نرم در پي تغيير قالب هاي ماهوي جامعه و ساختار سياسي است.
در اين جنگ، اعتقادات، باورها و ارزش هاي اساسي يك جامعه مورد هجوم براي تغيير قرار مي گيرد. با تغيير باورهاي اساسي جامعه، قالب هاي تفكر و انديشه دگرگون شده و مدل هاي رفتاري جديدي شكل مي گيرد. مدل هاي رفتاري جديد به گونه اي است كه به جاي رفتارهاي حمايتي از ساختار سياسي، رفتارهاي چالشي جايگزين شده و اين رفتارها به سمت ساختارشكني جهت مي يابد.
2- آرام، تدريجي و زيرسطحي است.
جنگ نرم دفعي، شتابان و پرتحرك در يك مقطع نيست. اين جنگ به صورت آرام شروع شده و به صورت تدريجي به سمت جلو حركت مي كند. آرام و تدريجي بودن اين جنگ به گونه اي است كه بسياري آن را تشخيص نمي دهند. جنگ نرم زيرسطحي، غير آشكار و به همين دليل نامحسوس است.
3- جنگ نرم نمادساز است.
نمادسازي با بهره گيري از نمادهاي تاريخي و گذشته براي ارائه و نمايش تصويري مطلوب از خود يك ويژگي برجسته از جنگ نرم است. در اين جنگ تلاش مي شود تصويري شكست خورده، نااميد و مأيوس از حريف ارائه شود و در مقابل مهاجم با نمادسازي و تصويرسازي خود را پيروز و موفق نشان مي دهد. در اين ويژگي عمليات رواني در حد اعلي خود انجام مي شود.
4- پايدار و بادوام است.
نتايج جنگ نرم در صورت موفق بودن، پايدار و بادوام خواهد بود. هدف اصلي در جنگ نرم تغيير باورها و اعتقادات است. چنانچه اين تغيير حاصل گردد، به راحتي تغيير مجدد و بازگشت به حالت اوليه ميسر نمي باشد. در جنگ گرم و نظامي، يك سرزمين تصرف شده را ظرف چند ساعت، مي توان باز پس گرفت. اما در جنگ نرم، اگر دشمنان موفق به تصرف افكار و دل هاي جامعه هدف گردند، به راحتي نمي توان آن را باز پس گرفت و تغيير مجدد زمان بر مي باشد.
5- جنگ نرم پرتحرك و جاذبه دار است.
جنگ نرم كه به صورت تدريجي و آرام شروع مي شود، در نقطه اي به دليل ايجاد جاذبه هاي كاذب، خود جامعه هدف را براي تحقق اهداف به كار گرفته و از اين طريق بر دامنه تحركات آن افزوده مي گردد. در واقع با گذشت زمان، بسياري از بازيگران و حتي بازيگردانان جنگ نرم به صورت خواسته يا ناخواسته از درون جامعه هدف به استخدام كارگزاران اصلي جنگ نرم در مي آيند.
6- جنگ نرم هيجان ساز است.
با نمادسازي ها، اسطوره سازي ها و خلق ارزش هاي جديد، در جنگ نرم از احساسات جامعه هدف نهايت استفاده انجام مي گيرد. مديريت احساسات يك ركن در مهندسي جنگ نرم به حساب مي آيد.
در مديريت احساسات، تلاش مي شود از احساسات و عواطف جامعه هدف به عنوان پلي براي نفوذ در افكار و انديشه ها براي ايجاد تغيير و دگرگوني در باورها استفاده شود. احساسات و عواطف به دليل تحريك پذيري، زمينه هاي خلق بحران را فراهم مي سازد.
7- جنگ نرم آسيب محور است.
آسيب هاي اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي، ميدان مانور جنگ نرم است. دشمنان در جنگ نرم با شناسايي نقاط آسيب جامعه هدف در حوزه هاي ذكر شده، فعاليت هاي خود را سامان داده و با خلق آسيب هاي جديد، بر دامنه تحركات خود مي افزايند.
8- جنگ نرم چند وجهي است.
پردامنه بودن و برخورداري از وجوه مختلف از ديگر ويژگي هاي جنگ نرم است. در اين جنگ، از تمامي علوم، فنون، شيوه ها و روش هاي شناخته شده و ارزش هاي موجود استفاده مي گردد.
9- جنگ نرم تضادآفرين است.
جنگ نرم از محيط هاي آسيب دار در جامعه هدف شروع مي شود و با ايجاد گسل هاي متعدد در بخش هاي گوناگون جامعه و از طريق متفاوت كردن باورها، ارزش ها و شكل دهي به رفتارهاي جديد، اعضاي يك جامعه در برابر همه قرار مي دهد. تضادهاي به وجود آمده از طريق جنگ نرم، همبستگي اجتماعي و وحدت ملي را برهم مي زند و زمينه هاي بروز بحران و درگيري هاي داخلي را فراهم مي سازد. بنابراين تخريب وحدت ملي يكي از پيامدها و ويژگي هاي جنگ نرم است.
10- جنگ نرم ترديد آفرين است.
در جنگ نرم، ايجاد ترديد و بدبيني نسبت به بسياري از مسائل يك اصل و قاعده است. حركت در اين جنگ با خلق ترديد و ايجاد نااميدي و يأس شروع مي شود. براي توفيق در اين جنگ، با تكيه بر سنت ها و لكن با نوپردازي به صورت ظريف و آرام، در باورها و اعتقادات اساسي ترديد ايجاد مي شود و به مرور بر دامنه اين ترديدها افزوده شده تا در نهايت به ايجاد تغييرات اساسي در باورها و ارزش ها دست يابد.
11- جنگ نرم از ابزار روز استفاده مي كند.
در جنگ نرم از پيشرفته ترين تكنيك هاي روز استفاده مي گردد. فضاي مجازي و سايبري محيط اصلي جنگ نرم در شرايط كنوني به حساب مي آيد. اين فضا، امكان اغواگري با ايجاد جاذبه هاي گوناگون و خلق بسترهاي لازم براي سوار شدن به امواج احساسات را به خوبي فراهم مي سازد.
نويسنده: دكتر يدالله جواني
مقدمهیکى از ابزارها و شیوه هاى ایالات متحده براى تغییر رفتار و یا تضعیف نظام جمهورى اسلامى ایران، تقویت آموزه هاى جنگ نرم در سیاست هاى عملیاتى و راهبردى است. با توجه به پراکندگى نیروهاى نظامى امریکا در منطقه و بالتبع افزایش آسیب پذیرى آنها، مخالفت جامعه جهانى با تداوم سیاست یکجانبه گرایانه مبتنى بر نظام هژمونیک، پیروزى قاطع کاندیداهاى حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهورى و یک سوم مجلس سنا به تاریخ چهارم نوامبر 2008 و بهره بردارى ابزارى آنان از موءلفه هاى نرم افزارگرایانه، اقتدار یگان هاى نظامى جمهورى اسلامى ایران در حوزه «جنگ هاى نامتقارن علوى» و «بازدارندگى موشکى»، ابهام اطلاعاتى غرب پیرامون نوع و دامنه واکنش جمهورى اسلامى ایران در قبال سناریوى حمله نظامى ، تهدید ثبات امنیت عرضه انرژى، تکثر قومى ـ فرقه اى در ایران، عمق استراتژیک پایین فلسطین اشغالى و اقتدار روزافزون نظام در میان جنبش آزادیخواه از مهم ترین دلایل ایالات متحده براى بکارگیرى «دکترین جنگ نرم» علیه جمهورى اسلامى ایران است؛ به همین دلیل تضمین امنیت ملى، ضرورت توسعه «عمق استراتژیک داخلى و خارجى» و تحقق اهداف عالیه سند چشم انداز(1) ایجاب مى کند که متولیان امر با رویکرد کاربردى ـ راهبردى نسبت به آسیب شناسى پیامدهاى جنگ نرم امریکا و اتخاذ پاداستراتژى کارآمد براى مهار و خنثى سازى آن اقدام کنند.
گفتار اول: واکاوى ابزارها و اهداف جنگ نرم مخالفان نظام جمهورى اسلامى ایرانمهم ترین شیوه هاى عملیاتى پیروان دکترین براندازى نرم براى تغییر رفتار و یا تضعیف نظام مقدس جمهورى اسلامى ایران عبارتند از:
توسعه بخشى به عملیات هاى آفندى جنگ رسانه اىیکى از مهم ترین ابزارهاى ناتوى فرهنگى براى بى ثبات سازى نظام امنیت اجتماعى؛ گسترش هدفمند شبکه هاى ماهواره اى است. به عنوان مثال هم اکنون 4/5 میلیون گیرنده ماهواره اى غیر مجاز در کشور فعال است و از 17 هزار و 666 شبکه ماهواره اى جهانى، نزدیک به سه هزار شبکه در داخل کشور قابل دریافت است. از این تعداد 380 شبکه به موسیقى، 74 شبکه به تبلیغات مد لباس و لوازم آرایش، 273 شبکه به تبلیغ ادیان ساختگى و 235 شبکه به برنامه هاى مبتذل اختصاص یافته اند.(2) از طرفى مجلس نمایندگان ایالات متحده با تخصیص بودجه سالانه به توسعه شبکه هاى ماهواره اى فارسى زبان ضد انقلاب، بصورت مستقیم در امور داخلى جمهورى اسلامى ایران مداخله مى کند زیرا این شبکه ها با بهره گیرى از ترفندهاى تبلیغاتى تلاش مى کنند زمینه هاى ناامنى هاى مدنى در پنج سطح صنفى، دانشجویى، قومى، فرقه اى و اجتماعى را فراهم کنند.
گسترش عمق و دامنه جنگ هاى اطلاعاتىتلاش «شبکه هاى جاسوسى»(3) امریکا و رژیم صهیونیستى براى نفوذ در نهادهاى استراتژیک نظام با هدف بى ثبات سازى نظام امنیت اجتماعى، گسترش «نافرمانى مدنى»(4) و رفع خلأ اطلاعاتى در ردیف تهدیدات نرم نظام مقدس ج.ا.ایران تعریف مى شود که برخى مصادیق آن عبارتند از: - تحریک به ایجاد و گسترش برخى تنش هاى قومى در استان هاى شمال غربى کشور توسط عوامل جاسوسى رژیم صهیونیستى در کردستان عراق و جمهورى آذربایجان؛ - افزایش قابل توجه بودجه نهادهاى اطلاعاتى و امنیتى ایالات متحده؛ «مدیر اطلاعات ملى»(5) ایالات متحده بودجه این سازمان براى سال 2008 را 47/5 میلیارد دلار اعلام کرد که به غیر از هزینه «برنامه هاى اطلاعاتى نظامى»(6) مى باشد که حداقل شامل ده میلیارد دلار است. افشاى بودجه اداره اطلاعات ملى امریکا براى چهارمین بار است که بصورت رسمى اعلام مى شود. بودجه این اداره در سال هاى 1997، 1998 و 2007 به ترتیب برابر 6/26، 7/26 و 5/43 میلیارد دلار بوده است(7) که بیانگر جهش قابل توجه بودجه شبکه هاى جاسوسى امریکا پس از یازده سپتامبر و با هدف رفع خلأ اطلاعاتى عملیات هاى مداخله جویانه ایالات متحده مى باشد که بخش قابل توجهى از آن شامل تأمین مالى طرح هاى جاسوسى در خاورمیانه مانند جمهورى اسلامى ایران است. - رفع خلأ اطلاعاتى پیرامون تأسیسات هسته اى و موشکى جمهورى اسلامى ایران. ابهام اطلاعاتى در رابطه با قابلیت هاى آفندى و پدافندى نیروهاى مسلح جمهورى اسلامى ایران مى تواند نوعى بازدارندگى روانى نامتقارن را در برابر سناریوهاى تهدیدزا دشمنان نظام ایجاد نماید به همین دلیل دستیابى به اطلاعات طبقه بندى شده نظامى همواره به عنوان یکى از کارویژه هاى شبکه هاى جاسوسى رژیم صهیونیستى و ایالات متحده همواره مطرح بوده و از مصادیق آن مى توان به شناسایى و دستگیرى شبکه جاسوسى موساد از مراکز نظامى توسط سازمان حفاظت اطلاعات سپاه و یا اعدام جاسوس رژیم صهیونیستى (على اشترى) توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) اشاره کرد که بیانگر دوره جدید جنگ اطلاعاتى رژیم اشغالگر قدس و جمهورى اسلامى ایران است. - شستشوى مغزى پناهندگان ایرانى و کاربست هدفمند آنها در شبکه هاى جاسوسى. یکى از شیوه هاى خصمانه جنگ اطلاعاتى امریکا علیه نظا مقدس جمهورى اسلامى ایران، تمرکز بر گروه ها و افرادى است که بصورت قانونى و یا غیرقانونى از کشور خارج شده و در اردوگاه هاى پناهندگى به ویژه در سوئد، فرانسه، هلند و آلمان مستقر شده اند زیرا وابستگى و علقه آنان به آب و خاک ایران کمرنگ است و بستر خیانت و جذب آنان در ساختار شبکه هاى اطلاعاتى مخالفان نظام فراهم مى باشد. این سناریو محتمل است که ایالات متحده بخشى از کارویژه شناسایى افراد خود فروخته را توسط گروهک تروریستى منافقین انجام دهد زیرا تمرکز آنان در اردوگاه هاى پناهندگى زیاد است و بخشى از عضوگیرى را نیز به صورت مستقیم انجام دهد و با آموزش هاى لازم و بازگشت سازماندهى شده آنان به ایران، از آنها در اهداف جاسوسى و یا بى ثبات سازى استفاده نماید. این سناریو محتمل است که برخى فعالیت هاى اطلاعاتى دشمنان نظام از طریق مجارى زیر پیگیرى شود: - در قالب تیم هاى تحقیقاتى - آموزشى - در قالب تیم هاى دیپلماتیک سایر کشورها - در قالب گروهک هاى تروریستى سازمان یافته مانند منافقین - در قالب جهانگرد - در قالب تیم هاى بازرسى معاونت پادمان آژانس اتمى - گسترش نصب تجهیزات جاسوسى و ماهواره اى در محیط پیرامونى جمهورى اسلامى ایران - تأسیس میز مخصوص مطالعات ایران در وزارت امور خارجه و پنتاگون و یا ایجاد دفاتر ویژه مربوط به ایران بویژه در شهرهایى مانند باکو، استانبول، دبى، نجف، کربلا و بصره که محل تردد تعداد زیادى از ایرانیان است که یکى از کارویژه هاى آنها جذب نخبگان علمى، اقتصادى، سیاسى و فرهنگى و یا تبدیل آنان به عوامل نفوذى در نهادهاى استراتژیک امنیتى ، نظامى و اقتصادى است.
ایجاد و توسعه هدفمند جنگ هاى فرقه اى در محیط امنیتى داخلى و خارجى جمهورى اسلامى ایرانیکى از ابزارهاى دکترین براندازى نرم با محوریت تضعیف اقتدار جهان اسلام، عملیاتى کردن تنش هاى عقیدتى ـ قومى با بهره گیرى از ترفندهاى عملیات روانى ـ رسانه اى است؛ به عبارتى متولیان ناتوى فرهنگى قواعد و محیط بازى ژئوپلتیک جهان اسلام را طورى مدیریت مى کنند که دورنماى آن به سمت هدر رفتن بخشى از ظرفیت و منابع مادى و معنوى ملل اسلامى به سمت مهار تنش هاى فرقه اى متمرکز شود که در صورت عدم تبیین پاداستراتژى مناسب، مى تواند عمق استراتژیک امنیت داخلى و خارجى جمهورى اسلامى ایران را با تهدیدهاى ساختارى هویتى مواجه کند. برخى تهدیدهاى نرم در این حوزه عبارتند از: - تلاش وهابیون براى شبهه افکنى در فرایض حج یکى از ابزارهاى اختلاف افکنى وهابیون، شبهه افکنى در برابر تکلیف گرایى فرایض حج است که در این راستا معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبرى با انتشار آثار پژوهشى ماندگار، اقدام هاى قابل توجهى را براى رفع این شبهات انجام داده است. - افزایش تبلیغات گروه هاى ضاله در برخى نواحى استان هاى مرزى گروه هاى ضاله مانند پیروان وهابیت و بهائیت با بهره گیرى از برخى کاستى هاى نواحى کمتر توسعه یافته استان هاى مرزى مانند کرمان، تلاش مى کنند به ترویج عقاید خود اقدام نمایند.(8)
توجیه «مداخلات بشردوستانه» با ابزار مانور تبلیغاتى و تغییر جهت دار بیانیه هاى سازمان هاى بین المللى دولتى و غیردولتى یکى از ابزارهاى ایالات متحده براى بهره بردارى امنیتى - سیاسى و مشروعیت بخشى به «مداخلات بشر دوستانه»(9)، استناد به قطعنامه ها و یا بیانیه هاى غیر الزام آورى است که توسط برخى سازمان ها با موضوع «نقض حقوق بشر»(10) صادر مى شود که برخى مصادیق آن عبارتند از: - کمیته سوم مجمع عمومى سازمان ملل نفوذ نظام سلطه و حامیان آن در ساختارهاى سازمان ملل مانند شوراى امنیت و «شوراى اقتصادى - اجتماعى»(11) به حدى است که همواره از آنها در جهت تخریب وجهه بازیگران مستقل استفاده کرده اند، به عنوان مثال «کمیته سوم مجمع عمومى»(12) در 21 نوامبر 2008 با تصویب قطعنامه غیر الزام آورى، مدعى نقض شدید حقوق بشر در جمهورى اسلامى ایران شده بود، در حالیکه این کمیته در برابر نقض شدید و عینى حقوق ملت فلسطین توسط رژیم صهیونیستى همواره سکوت کرده است. طرح این «قطعنامه غیر الزام آور»(13) با 81 رأى موافق در برابر 71 رأى مخالف مورد موافقت قرار گرفت که در نهایت با 70 رأى موافق، 51 رأى مخالف و 60 رأى ممتنع به تصویب رسید.(14) در این قطعنامه که با پیشنهاد کانادا و حمایت امریکا به تصویب رسید، با حمایت از تجمع هاى غیرقانونى و یا آزادى زندانیانى که جرایم مشهودى علیه امنیت اجتماعى شهروندان مرتکب شده اند، در راستاى گسترش «نافرمانى هاى مدنى» و «بى ثبات سازى» ایران ارزیابى مى شود. - سازمان «دیده بان حقوق بشر» بررسى متن تمام گزارش هاى مرتبط با ایران «دیده بان حقوق بشر»(15) مبین این است که تنظیم کنندگان آن با ترسیم یک فضاى مجازى و غیر دولتى، تلاش نموده اند کد بین المللى اقتدار ایران در ساختار نرم افزارى جهانى را تنزل دهند تا قدرت هاى سلطه گر با تغییر جهت دار از گزارش هاى آنان در جهت مشروعیت بخشى براى مداخله در امور داخلى ایران استفاده کنند(16) و این سازمان نیز با تنظیم گزارش هاى جهت دار همواره در این مسیر حرکت کرده است. - پارلمان اتحادیه اروپا ایالات متحده در راستاى گستره بخشى به مداخلات بشردوستانه؛ تلاش مى کند از ظرفیت تقنینى نمایندگان «پارلمان اتحادیه اروپا» نیز براى افزایش عملیات روانى علیه جمهورى اسلامى ایران استفاده نماید. به عنوان مثال این پارلمان که مقر آن در «استراسبورگ» است، در ژوئن 2008 سومین قطعنامه غیر الزام آور خود را با محوریت نقض حقوق بشر در ایران صادر کرد.
حمایت غیرمستقیم از افزایش توزیع و مصرف مواد مخدر در ایرانیکى از شاخصه هاى سنجش قدرت نرم و ثبات امنیت اجتماعى، برخوردارى جامعه از قشر جوان پویا و فعال در حوزه سازندگى است و کارگزاران نظام با مدیریت مناسب جمعیت جوان کشور مى توانند از این ظرفیت براى تحقق اهداف عالیه انقلاب استفاده نمایند، به همین دلیل دشمنان نظام با تنوع سازى شیوه ها و ابزارهاى جنگ نرم و براندازى در سکوت در جهت منفعل سازى جمعیت فعال کشور برنامه ریزى مى کنند که از مهم ترین ابزارهاى آنان مى توان به حمایت غیرمستقیم امریکا و انگلستان از تولید مواد مخدر در شرق کشور و در نهایت کانالیزه کردن توزیع و مصرف آن در ایران اشاره کرد. به عنوان مثال دکتر على لاریجانى ریاست محترم مجلس هشتم در سومین روز از سفر خود به ژنو و در دیدار با دبیرکل اتحادیه بین المجالس اعلام کرد «تولید مواد مخدر در عرض هشت سال 40 برابر شده، حجم اصلى ترانزیت این مواد از سه فرودگاه تحت کنترل ناتو به سمت کشورهاى غربى صورت گرفته و تجهیزات مربوط به 330 آزمایشگاه تولید مواد مخدر در افغانستان از سوى کشورهاى غربى تأمین مى شود».(17) تهدید امنیتى رشد قاچاق و مصرف مواد مخدر در ایران به حدى است که بنا بر اعلام رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا «در هفت ماه اول سال 1387؛ 352 تن انواع مواد مخدر کشف شده که نسبت به مدت مشابه سال قبل 30 درصد رشد را نشان مى دهد. پیش سازهاى تولید هروئین نیز از کشورهاى غربى مانند آلمان، روسیه، چین، هلند و کره جنوبى بصورت غیرقانونى از راه امارات وارد افغانستان مى شود».(18) از طرفى در سال 1386؛ درصد مصرف تریاک، کراک و هروئین به ترتیب 8/32، 7/25 و 3/18؛ بوده است که بیانگر تغییر الگوى مصرف از مواد مخدر سنتى به مواد مخدر صنعتى و قرص هاى روانگردان مى باشد.(19)
حمایت از ایجاد و گسترش شایعه هاى براندازانهیکى از ابزارها و شیوه هاى دیپلماسى عمومى ایالات متحده براى تضعیف نظام جمهورى اسلامى ایران، گسترش هدفمند شایعه هاى بى اساس و غیر مستند با هدف شکاف سازى میان جامعه و حاکمیت است. مهم ترین اهداف تئوریسین هاى دکترین براندازى نرم براى ترویج این گونه شایعات عبارتند از: ـ انزواى سیاسى، امنیتى و اقتصادى جمهورى اسلامى ایران؛ ـ جلوگیرى از الگو شدن ایران اسلامى براى سایر کشورهاى منطقه و در حال توسعه با استفاده از راهبرد ایران هراسى و یا انعکاس تصاویر مجازى از بازدارندگى موشکى نامتقارن جمهورى اسلامى ایران و یا دورنماى ژئوپلتیک شیعه؛ ـ تضعیف بنیان هاى هویت ساز ایرانى ـ اسلامى مانند نمایش فیلم سیصد و یا نشر کتاب هاى غیر مستند در رابطه با شیوه زندگى پیامبر اکرم(ص)؛ ـ به چالش کشاندن ثبات امنیت اجتماعى در ایران مانند شایعه وجود ارتباط میان وقوع برخى زلزله ها در ایران با برخى آزمایش هاى هسته اى و یا توزیع وسیع فراورده هاى خونى آلوده؛ ـ تضعیف وحدت ملى مانند شایعه سازى در رابطه با برخوردهاى دوگانه و تبعیض آمیز حاکمیت با اقلیت هاى قومى ـ فرقه اى؛ ـ به چالش کشاندن ثبات امنیت اقتصادى کشور مانند شایعه سازى درباره پیامدهاى وسیع تحریم هاى اقتصادى، قریب الوقوع بودن حمله نظامى و یا گسترش بیمارى هاى فراگیر در یک ناحیه خاص جغرافیایى؛ ـ بررسى بازخورد واکنش جامعه مانند شایعه بیمارى رهبر فرزانه انقلاب توسط رسانه هاى بیگانه؛ ـ تداعى شائبه وجود اختلاف میان کارگزاران نظام در حوزه هاى استراتژیک مانند ترویج شایعه وجود اختلاف میان متولیان دیپلماسى هسته اى. |